کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لشتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹لیشتن› [قدیمی] leštan لیسیدن
-
لشتن
فرهنگ فارسی معین
(لِ تَ) (مص م .) لیسیدن ، لیس زدن .
-
لشتن
لغتنامه دهخدا
لشتن . [ ل َ ت َ ] (مص ) تماشا و تفرج کردن . (از برهان ) (از آنندراج ).
-
لشتن
لغتنامه دهخدا
لشتن . [ ل ِ ت َ ] (مص ) لیشتن . لیسیدن . (برهان ) (جهانگیری ). زبان بر چیزی مالیدن . لستن : لشتند آستانت بزرگان و مهتران چون یوز پیر لشته به لب کاسه ٔ پنیر. سوزنی (از جهانگیری ).و امروز لیشتن متداول است : مثل انگشت لیشته ، سخت فقیر.
-
واژههای مشابه
-
لِشتن
لهجه و گویش بختیاری
leštan لیسیدن.
-
واژههای همآوا
-
لِشتن
لهجه و گویش بختیاری
leštan لیسیدن.
-
جستوجو در متن
-
تفریح
فرهنگ واژههای سره
لشتن
-
لیشتن
لغتنامه دهخدا
لیشتن . [ ت َ ] (مص ) لشتن . لیسیدن .
-
لشتنی
لغتنامه دهخدا
لشتنی . [ ل ِ ت َ ] (ص لیاقت ) درخور لشتن . لیسیدنی .
-
ورساخیدن
لغتنامه دهخدا
ورساخیدن . [ وَدَ ] (مص ) لشتن و لیسیدن . (آنندراج ) (برهان ). زبان بر چیزی مالیدن . (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
درساخیدن
لغتنامه دهخدا
درساخیدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، ساخیدن . لِشتن . لیسیدن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
لگام لیسیدن
لغتنامه دهخدا
لگام لیسیدن . [ ل ُ / ل ِ دَ ] (مص مرکب ) لشتن لغام . لحس لجام . || کنایه از مطیع و منقاد بودن است . (آنندراج ). مقابل لگام خائیدن : صاعد و هابط گردونش ببوسند رکاب اشهب و ادهم گیتیش بلیسند لگام .انوری .