کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لرک
معنی
(لُ) (اِ.)شیر ترش که به سبب جوشیدن غلیظ شده باشد.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لرک
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (اِ.)شیر ترش که به سبب جوشیدن غلیظ شده باشد.
-
لرک
لغتنامه دهخدا
لرک . [ ل َ ] (اِ) درختی است از تیره ٔ ژوگلانداسه ازجنس پتروکاریا و یک نمونه ٔ آن پتروکاریافراکزینی فلیا در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران موجود است و از جلگه تا ارتفاع هزار گز از سطح دریا میروید. این درخت در خاک ژرف و خنک بهتر میروید از این رو در کن...
-
لرک
لغتنامه دهخدا
لرک . [ ل ُ ] (اِ)شیر ترش غلیظ شده بواسطه ٔ جوشیدن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
لِرْکْ
لهجه و گویش بختیاری
lerk 1. لیز؛ 2. صاف، صیقل خورده.
-
لِرک بردن
لهجه و گویش بختیاری
lerk bordan لیز خوردن pâm-e lerk bord>:پایم لیز خورد> .
-
واژههای همآوا
-
لِرْکْ
لهجه و گویش بختیاری
lerk 1. لیز؛ 2. صاف، صیقل خورده.
-
جستوجو در متن
-
مولول
لغتنامه دهخدا
مولول . (اِ) لرک . (یادداشت مؤلف ). رجوع به لرک شود.
-
کوچ
لغتنامه دهخدا
کوچ . [ ک ُ ] (اِ) نام درختی است در جنگلهای مازندران گیلان . لرک . (جنگل شناسی کریم ساعی ). رجوع به لرک شود.
-
متول
لغتنامه دهخدا
متول . [ م ُ ] (اِ) نام درختی است که در گرگان رود، به لرک دهند. رجوع به لرک در همین لغت نامه شود.
-
کوچی
لغتنامه دهخدا
کوچی . [ ک ُ ] (اِ) کوچ . لرک . نام درختی است در جنگلهای مازندران و گیلان . (از جنگل شناسی کریم ساعی ص 186). رجوع به کوچ و لرک شود.
-
لارک
لغتنامه دهخدا
لارک . [ رَ ] (اِ) درختی جنگلی . رجوع به موتال و کهل و نیز رجوع به لرک شود.
-
کهل
لغتنامه دهخدا
کهل . [ ک ُ / ک ُ هَُ ] (اِ) درختی جنگلی در لاهیجان ، و نام دیگر آن لارک و لرک است . (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوچی یا کوچ ، در لاهیجان و دیلمان و شهسوار، کُهُل در رامسر، «سیاکهل »، در مازندران و گرگان ، لرک و لارک و در مینودشت ، قرقره . (جنگل ش...