کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرد یا نجیب زاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لرد یا نجیب زاده
دیکشنری فارسی به عربی
استاذ
-
واژههای مشابه
-
لِرد
لهجه و گویش تهرانی
رسوبات مایعات، دُرد
-
لرد افکندن
لغتنامه دهخدا
لرد افکندن . [ ل ِ اَ ک َدَ ] (مص مرکب ) رسوب کردن شراب و سرکه و آب لیمو و جز آن . ته نشین شدن دردی شراب و غیره . لِرت افکندن .
-
لرد امیر
لغتنامه دهخدا
لرد امیر. [ ل َ دِ اَ ] (اِخ ) نام میدانی است در هرمز. (برهان ).
-
لرد انداختن
لغتنامه دهخدا
لرد انداختن . [ ل ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) (... سرکه و آب غوره و غیره )، لرت افکندن . لرد افکندن . رجوع به لِرت افکندن و لرد و لرت افکندن شود.
-
لرد قاضی
لغتنامه دهخدا
لرد قاضی .[ ل َ دِ ] (اِخ ) میدانی است در شیراز. (آنندراج ).
-
لرد کاولی
لغتنامه دهخدا
لرد کاولی . [ ل ُ ] (اِخ ) نماینده ٔ دولت انگلیس در امضای معاهده ٔ پاریس مورخه ٔ مارس 1857 م . با دولت ایران به نمایندگی فرخ خان . رجوع به کاولی شود. (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات براون ج 4 ص 126).
-
لِرت، لِرد.
لهجه و گویش تهرانی
ته نشین مایعات
-
مانند لرد رفتار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لورد
-
جستوجو در متن
-
noblemen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده ها، نجیب زاده
-
don
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدایا، آقا، لرد یا نجیب زاده، سالار، رئیس یا استاد یا عضو دانشکده، پوشیدن، برتن کردن
-
dons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دونس، آقا، لرد یا نجیب زاده، سالار، رئیس یا استاد یا عضو دانشکده، پوشیدن، برتن کردن
-
gentleman's gentleman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده نجیب زاده