کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لذ
لغتنامه دهخدا
لذ. [ ل َذذ ] (ع اِ) خواب . || (ص ) ماءٌ لذّ؛ آب خوشمزه . (منتهی الارب ).
-
لذ
لغتنامه دهخدا
لذ. [ ل ُذذ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لذیذ. (اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
حَظ و لَذ
فرهنگ گنجواژه
لذت.
-
واژههای همآوا
-
لض
لغتنامه دهخدا
لض . [ ل َض ض ] (ع ص ) رجل لض ؛ مردنیک دورکننده و دور کردن فرماینده . (منتهی الارب ).
-
لظ
لغتنامه دهخدا
لظ. [ ل َظظ ] (ع ص ) مرد دشوارخوی . درشت خوی . || مرد درشت سختگیر. (منتهی الارب ).
-
لظ
لغتنامه دهخدا
لظ. [ ل َظظ ] (ع مص ) لازم بودن چیزی را. || ستیهیدن . لظیظ. || راندن . (منتهی الارب ).
-
لز
لغتنامه دهخدا
لز. [ ل َزز ] (اِخ ) موضعی است به جزیره ٔ قیس . (منتهی الارب ).
-
لز
لغتنامه دهخدا
لز. [ ل َزز ] (ع اِ) حلقه ٔ در. || (ص )کز لز از اتباع است یعنی سخت بخیل . (منتهی الارب ).
-
لز
لغتنامه دهخدا
لز. [ ل َزز ] (ع مص ) لزَز. استوار بستن چیزی را. || سخت کردن . || چسبانیدن . (منتهی الارب ). برچسبانیدن . (منتخب اللغات ). || نیزه زدن . || لازم بودن چیزی را. || لازم چیزی گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ).
-
لز
لغتنامه دهخدا
لز. [ ل ِزز ] (ع ص ) لز شز؛ چسبنده و ملازم و پاینده در بدی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
حمائل الذکر
لغتنامه دهخدا
حمائل الذکر. [ ح َ ءِ لُذْ ذَ ک َ ] (ع اِ مرکب ) رگهای بن نره و پوست آن . (منتهی الارب ).
-
رجل الذرذور
لغتنامه دهخدا
رجل الذرذور. [ رِ لُذْ ذَ ] (ع اِ مرکب ) رجل الزرزور. رجل العقاب . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به دو کلمه ٔ مزبور شود.