کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لخچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لخچه
/laxče/
معنی
اخگر؛ شعلۀ آتش.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
flame, spark
-
جستوجوی دقیق
-
لخچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لخشه› [قدیمی] laxče اخگر؛ شعلۀ آتش.
-
لخچه
فرهنگ فارسی معین
(لَ چِ) (اِ.) شعله و اخگر آتش .
-
لخچه
لغتنامه دهخدا
لخچه . [ ل َ چ َ / چ ِ ] (اِ) شعله و اخگر آتش را گویند. (برهان ). لخشه : مه بکمند آورد سنبل تو هر نفس لخچه پدید آورد آتش تو دمبدم . بدر جاجرمی (از آنندراج ).آن پسته ٔ خندان نگر و آن چشمه ٔ حیوان نگروان لخچها پنهان نگر در آتش جان پرورش . بدر جاجرمی (ا...
-
جستوجو در متن
-
لخشه
لغتنامه دهخدا
لخشه . [ ل َ ش َ / ش ِ ] (اِ) شَرَر. (مجمل اللغة). شعله ٔ آتش . اخگر. (برهان ) (غیاث ). لخچه . رجوع به لخچه شود : آتش عشق را ز بس سوز است آه شعله است ، غم بود لخشه . اورمزدی (از جهانگیری ). || سرشک آتش . (مجمل اللغة). سرشک آتش و آن قطره هایی است که ا...
-
ابیز
لغتنامه دهخدا
ابیز. [ اَ ] (اِ) جرقّه . سقط. شَرَر. شرار. شراره . ستاره ٔ آتش . خدرَه . خدرک . کاووس . لَخشه . سونش . لخچه . خُدرَه . اَبلک . ابیزَک . و آن آتش خرد است که از هیمه ٔ سوزان یا اخگر جهد. و آبیز، آییز، آبید، ابید، ابیر، آیژ، آییژ،آبیر و صور دیگر همه مص...
-
چ
لغتنامه دهخدا
چ . (حرف ) نشانه ٔ حرف هفتم از حروف تهجی است و آن را جیم فارسی یا جیم معقودة نیز گویند و در حساب جُمَّل نماینده ٔ عددی نیست مگر مانند جیم عدد سه بشمار آید، و در حساب ترتیبی نشانه ٔ عدد هفت است .ابدالها: حرف چ در فارسی :>گاه بدل به «ت » شود. مؤلف آنن...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...