کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لخته
/laxte/
معنی
تودۀ سفت و لزج خون.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بسته، دلمه، سفت، منعقد
دیکشنری
clot, dollop, glob, gob, length, loaf, patch
-
جستوجوی دقیق
-
floc
لخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] تودههای کوچکی از ذرات کلوئیدی که از تجمع ذرات ریز معلق پراکندهشده در یک سیال به دست میآید
-
لخته
واژگان مترادف و متضاد
بسته، دلمه، سفت، منعقد
-
لخته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) laxte تودۀ سفت و لزج خون.
-
لخته
فرهنگ فارسی معین
(لَ تِ) (اِ.) پاره ای از هر چیز، تکه .
-
لخته
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص .) بسته ، منقعد، دلمه .
-
لخته
لغتنامه دهخدا
لخته . [ ل َ ت َ / ت ِ ] (ص ، اِ) پاره . (برهان ) (اوبهی ). لخت . (آنندراج ) (برهان ) : یا زنده شبی از غم او آنکه درست است از تنگ دلی جامه کند لخته و پاره . خسروانی (ازحاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). || بسته . دَلمه .- لخته شدن خون و غیره ؛ بستن آن . ...
-
لخته
دیکشنری فارسی به عربی
تربة , شحمة الاذن
-
واژههای مشابه
-
deflocculant
لختهزدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] مادهای که کلوخههای دوغاب را میپراکند تا تعلیقهای کلوئیدی یا نزدیک به کلوئیدی ایجاد شود و دوغاب را روانتر سازد متـ . روانساز
-
deflocculation
لختهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] پراکنش ذرات دوغاب با افزودن مقدار اندکی مواد افزودنی مناسب متـ . روانسازی
-
flocculant
لختهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] پلیالکترولیتِ (polyelectrolyte) آلی محلول در آب که بهتنهایی یا همراه با نمکهای معدنی تودههای جامدی ایجاد میکند که بهسرعت در آب یا فاضلاب تهنشین میشوند
-
flocculation
لختهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن ذرات کلوئیدی پس از انعقاد و ناپایدارشدن ازطریق همزدن آرام به هم میپیوندند
-
coagulation 2
لختهشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تغییر جسم از حالت پاشیده به حالت رسوب متـ . لخته شدن، لخته کردن
-
لخته شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← لختهشدگی
-
لخته کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← لختهشدگی