کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لحن الگو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
melody model
لحن الگو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یک طرح ذهنی لحنی که خطِمشی تغییرات عینی لحن را تشکیل میدهد
-
واژههای مشابه
-
melogenic
لحنانگیخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی نوعی موسیقیِ آوازی که در آن نحوهای موسیقایی و کلامی در هم تنیده شدهاند
-
leitmotif, leading motive
لحن معرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ایدهای موسیقایی که در یک قطعۀ موسیقی، معمولاً اپرا، برای تداعی شخص و شیء و احساس و مانند آن تکرار میشود
-
melody type
لحن نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ترکیب بنیانی و ذاتی لحن یا طرح کلی آن که سرمشق الحان دیگر قرار میگیرد
-
melody chorale
کُرال لحن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کُرال برای ارگ که در آن لحن یک کُرال بهوضوح در بالاترین بخش ظاهر میشود
-
تألیف لحن
لغتنامه دهخدا
تألیف لحن . [ ت َءْ ف ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ترکیب نغمه ٔ موسیقی با نظامی موزون .
-
سی لحن
لغتنامه دهخدا
سی لحن . [ ل َ ] (اِخ ) سرودی چند است که باربد ساخته بود و از برای خسروپرویزمینواخت و نام آنها به ترتیب حروف ابجد بدین تفصیل است : 1- آرایش خورشید و آنرا آرایش جهان هم گفته اند.2- آئین جمشید. 3- اورنگی . 4- باغ شیرین . 5- تخت طاقدیسی . 6- حقه ٔ کاوس ...
-
لحن ساز
لغتنامه دهخدا
لحن ساز. [ ل َ ] (نف مرکب ) آنکه آهنگ از خود اختراع کند.
-
لحن سازی
لغتنامه دهخدا
لحن سازی . [ ل َ ] (حامص مرکب ) عمل لحن ساز.
-
خوش لحن
لغتنامه دهخدا
خوش لحن . [ خوَش ْ / خُش ْ ل َ ] (ص مرکب ) خوش آهنگ . آنکه آوازش مطبوع و دلپسند باشد. (ناظم الاطباء) : سوزنی در باغ مدح میر عالم زین دین بلبل خوش لحن و خوش دستان و شیرین نغمتی .سوزنی .
-
لحن انفرادي
دیکشنری عربی به فارسی
اواز يکنفره
-
لحن ثماني
دیکشنری عربی به فارسی
هشتگانه , دسته خوانندگان يا نوازندگان هشت نفري , اهنگ يا نوت اکتاو
-
لحن حزين
دیکشنری عربی به فارسی
نوحه , سرود عزا , نوحه سرايي , سرود عزا سرودن
-
خوش لحن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošlahn = خوشآواز