کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لحسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لحسم
لغتنامه دهخدا
لحسم . [ ل ُ س َ ] (ع اِ) رهگذر آب وادی که تنگ باشد. ج ، لحاسم . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
لهسم
لغتنامه دهخدا
لهسم . [ ل ُ س ُ ] (ع اِ) آبراهه ٔ رودبار تنگ . ج ، لهاسم . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
لحاسم
لغتنامه دهخدا
لحاسم . [ ل َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ لحسم . ره گذرهای آب وادی که تنگ باشد. (منتهی الارب ).
-
حذف
لغتنامه دهخدا
حذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن موی از دم اسپ و برکندن از آن . (از منتهی الارب ). || بریدن . (زوزنی ). پاره ای از سر و جز آن بریدن . پاره ا...