کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لجستیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لجستیک
/lojestik/
معنی
از فنون لشکرکشی، مربوط به حملونقل، لشکرکشی و تدارکات لشکر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لجستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از انگلیسی: logestics] (نظامی) lojestik از فنون لشکرکشی، مربوط به حملونقل، لشکرکشی و تدارکات لشکر.
-
لجستیک
فرهنگ فارسی معین
(لُ جِ) [ انگ . ] (اِ.) بخشی از علوم نظامی که به حمل و نقل افراد و تجهیزات ارتش اختصاص دارد.
-
لجستیک
واژهنامه آزاد
سامانه های حمل و نقل و جابجایی کالا و مدیریت بر زنجیره تامین اعم از حمل و نقل، تامین و جابجایی و توزیع کالا
-
جستوجو در متن
-
ligeance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجستیک
-
logography
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجستیک
-
sludgiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجستیک
-
nonliturgically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر لجستیک
-
nonliturgical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر لجستیک
-
logis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجستیک
-
logistic assessment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی لجستیک
-
logistic assistance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک لجستیک
-
Defense Logistics Agency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آژانس لجستیک دفاع
-
logistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجستیک، منطقی، استدلالی، مربوط به منطق نمادی، محاسبهای