کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لت انبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لَت و پَر ، لته پر
لهجه و گویش تهرانی
آب بند کشویی جوی ،آب بند
-
لاب،لاپ،لت،لپه/لاپ کردن
لهجه و گویش تهرانی
نیمه/نصف کردن
-
جستوجو در متن
-
لتنبان
لغتنامه دهخدا
لتنبان . [ ل َ تَم ْ ] (ص مرکب ) لت انبان . لتنبار. لتنبر. رجوع به لت انبان و لتنبار شود : کم شنیدم چو تو لتنبانی ترفروشی و خشک جنبانی .سنایی .
-
لتنبار
لغتنامه دهخدا
لتنبار. [ ل َ تَم ْ ] (ص مرکب ) لتنبر. لت انبار. لت انبان . مردم حریص و پرخور و شکم پرست . (برهان ). || مردم ابله و کاهل و نادان . (برهان ).
-
لتنبر
لغتنامه دهخدا
لتنبر. [ ل َ تَم ْ ب َ ] (ص مرکب ) لتنبار. لت انبار. لتنبان . لت انبان . مردم شکم پرست و پرخور. (برهان ). بسیارخوار. (صحاح الفرس ). بسیارخواره . (لغت نامه ٔ اسدی ). || هیچکاره و نادان و کمینه . (برهان ). کاهل . (لغت نامه ٔ اسدی ) : بر دل مکن مسلط گفت...
-
حانوت
لغتنامه دهخدا
حانوت . (ع اِ) حانیة. حاناة. دکان می فروش . (منتهی الارب ). میخانه . خرابات . || دکان . (کشف اللغات ) (لطائف اللغات ) (دهار) (غیاث اللغات ) : گفت بد موقوف این لت لوت من آب حیوان برددر حانوت من . مولوی .که شبلی ز حانوت گندم فروش به ده برد انبان گندم ب...