کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لت انبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لت و پار کردن
لغتنامه دهخدا
لت و پار کردن . [ ل َ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره پاره کردن . بقطعات خرد و بزرگ جدا کرده پراکندن . پراکنده و متفرق کردن . بی نظم و ترتیبی پراکنده و متفرق کردن .
-
لت و پار
لغتنامه دهخدا
لت و پار. [ل َ ت ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) قطعه قطعه . پاره پاره .
-
دلا لت ضمنی
دیکشنری فارسی به عربی
تضمين
-
دلا لت کننده
دیکشنری فارسی به عربی
دلالي
-
دلا لت کردن بر
دیکشنری فارسی به عربی
بين , ورط
-
دلا لت داشتن (بر)
دیکشنری فارسی به عربی
تنبا
-
ملا لت اور
دیکشنری فارسی به عربی
مضجر
-
ملا لت انگیز
دیکشنری فارسی به عربی
کييب
-
دو به لَت
لهجه و گویش بختیاری
do-be-lat 1. دو نصفه؛ 2. (کنایى) آردى که زِبْرآسیاب شده باشد.
-
لت و پار
لهجه و گویش تهرانی
تکه تکه
-
لَت و پار
فرهنگ گنجواژه
تکه و پاره. لت و پار کردن= تکه تکه کردن.
-
لت و شاخ
فرهنگ گنجواژه
سر و صورت. لت و شاخ شکسته= کسیکه در اثر کار فرسوده و ناتوان شده.
-
لَت و لیچار
فرهنگ گنجواژه
اهانت.
-
لت و کوب
واژهنامه آزاد
این اصطاح عام فارسی کابل است. معنا اش "ضرب و شتم" (عربی) است.
-
دلا لت ضمنی کردن بر
دیکشنری فارسی به عربی
دل عليه