کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لت،لت و پار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لَت ،لته،لتِ در
لهجه و گویش تهرانی
لنگه، تا (لته)،یک لنگه در
-
section 8
لَت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قسمتی از ساختار یک قطعه که از چند جمله تشکیل شده است
-
دو لَت
لهجه و گویش بختیاری
do – lat دو نصف.
-
لَت خوردن
لهجه و گویش تهرانی
لطمه خوردن از چیزی
-
یک لَت
لهجه و گویش تهرانی
در یک لنگه
-
لَت کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lat kerdan نصف کردن.
-
دو به لَت
لهجه و گویش بختیاری
do-be-lat 1. دو نصفه؛ 2. (کنایى) آردى که زِبْرآسیاب شده باشد.
-
واژههای همآوا
-
لت،لت و پار
لهجه و گویش تهرانی
نصفه،تکه تکه
-
جستوجو در متن
-
قیمه و قورمه
فرهنگ گنجواژه
خرد شده و درهم، لت و پار، تکه تکه، لت و پار.
-
لته لته
لغتنامه دهخدا
لته لته . [ ل َ ت َ / ت ِ ل َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) لت لت . پاره پاره . لخت لخت . رجوع به لت و لت لت شود.
-
ضرب و شتم
فرهنگ واژههای سره
لت و کوب
-
لتنبار
لغتنامه دهخدا
لتنبار. [ ل َ تَم ْ ] (ص مرکب ) لتنبر. لت انبار. لت انبان . مردم حریص و پرخور و شکم پرست . (برهان ). || مردم ابله و کاهل و نادان . (برهان ).
-
لوزش
لغتنامه دهخدا
لوزش . [ زِ ] (اِخ ) نام کرسی کانتون (لت ) از ولایت کاهر. نزدیک لت به فرانسه .دارای راه آهن و 1182 تن سکنه .