کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لب و دهان لب و دهن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cheilitis
لبآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] التهاب لبها براثر عوامل گوناگون
-
chip fracture
لبپریدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جدا شدن قطعهای بسیار کوچک معمولاً از لبۀ استخوان
-
snack
لبچره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی سبک که معمولاً بین وعدههای اصلی غذا خورده میشود
-
snacking
لبچَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] خوردن لبچَره
-
lipreading/lip reading
لبخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← گفتارخوانی
-
erosion wear, river wear, channel wear
لبرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] رفتگی سرتاسری روی لبههای آجنوار در شیارهای رویه
-
lipreading training
آموزش لبخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← آموزش گفتارخوانی
-
edging kerb
جدول لببند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] جدولی برای پشتهچینی پیادهرو دارای مقاطع عرضی گوشهدار، نیمدایرهای، پخ یا لبگِرد
-
واژههای همآوا
-
لب و دهان، لب و دهن
لهجه و گویش تهرانی
مجموعه دهان
-
جستوجو در متن
-
شیرین دهن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹شیریندهان› [قدیمی، مجاز] širindahan ویژگی آنکه لب و دهان زیبا و دوستداشتنی دارد.
-
لَک و لوچه
لهجه و گویش تهرانی
لب و دهن
-
پیز
واژهنامه آزاد
پوز ، لب و دهن
-
مقمة
لغتنامه دهخدا
مقمة. [ م ِ ق َم ْ م َ / م َ ق َم ْ م َ ] (ع اِ) دهن گاو و گوسفند و آهو. (مهذب الاسماء). لب ستور شکافته سم همچو گاو و گوسفند و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دهان یا لب ستور سم شکافته مانند گاو و گوسفند. (ناظم الاطباء).