کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لبپر زدن لپر زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
لبپر زدن، لپر زدن
لهجه و گویش تهرانی
سرریز شدن
-
جستوجو در متن
-
لپر زدن
لغتنامه دهخدا
لپر زدن . [ ل َپ ْ پ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) لب پَر زدن . با موج خرد در آوندی یا حوضی آب به دفعات بیرون ریختن . رجوع به لب پر زدن شود.
-
stabbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقو - فروبردن - سیخونک زدن، خنجر زدن، زخم زدن، سوراخ کردن، فرو بردن، سیخونک زدن، سیخ زدن
-
jabbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی، ضربت زدن، خنجر زدن، سک زدن، سیخ زدن، سوراخ کردن، ضربت ناگهانی زدن
-
اسن
لغتنامه دهخدا
اسن . [ اَ ] (ع مص ) تی پا زدن . اردنگ زدن . کسعْ. زهکونی زدن . زفکنه زدن . شلخته زدن . سرچنگ زدن .
-
slapped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، با کف دست زدن، زدن، تپانچه زدن
-
squatting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، چمباتمه زدن، چمباتمه نشستن، قوز کردن، چندک زدن، چنباتمه زدن
-
هراوة
دیکشنری عربی به فارسی
چماق , چوبدستي سرکلفت , باچماق زدن , مجبورکردن , کتک زدن , چوب زدن , چماق زدن
-
زهکونی زدن
لغتنامه دهخدا
زهکونی زدن . [ زِ زَ دَ ] (مص مرکب ) کَسْع. اَسْن . تی پا زدن . اردنگ زدن . زفکنه زدن . شلخته زدن . سرچنگ زدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
dirking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتک زدن، خنجر زدن، دشنه زدن
-
ملغ زدن
لهجه و گویش تهرانی
معلق زدن،پشتک زدن
-
خروش زدن
لغتنامه دهخدا
خروش زدن . [ خ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) فریاد زدن . نعره زدن . بانگ زدن .
-
jabs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی، ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، مشت، ضربت زدن، خنجر زدن، سک زدن، سیخ زدن، سوراخ کردن، ضربت ناگهانی زدن
-
jab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جب، ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، مشت، ضربت زدن، خنجر زدن، سک زدن، سیخ زدن، سوراخ کردن، ضربت ناگهانی زدن