کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لباسشویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
laundry 2
لباسشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای شستوشو و خشک کردن و اتوکشی لباسها و ملزومات پارچهای
-
واژههای مشابه
-
لباس شویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] lebāsšuy(')i ۱. شستن لباس؛ شستن جامه.۲. شغل و عمل لباسشو.۳. وسیلۀ برقی که به طور خودکار لباس میشوید.
-
لباس شویی
لغتنامه دهخدا
لباس شویی . [ ل ِ ] (حامص مرکب ) شستن جامه . || (اِمرکب ) کارگاه جامه شویی . جامه شوی خانه . رختشوی خانه .
-
شویی
لغتنامه دهخدا
شویی . [ ش َ ] (ص نسبی ) منسوب است به شویة که انتساب اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
-
لباس
واژگان مترادف و متضاد
پوشاک، پوشش، تنپوش، جامه، حله، دثار، رخت، زی، کسوت، ملبوس، ناری
-
لباس
فرهنگ واژههای سره
پوشاک، جامه، تن پوش، رخت
-
لباس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: البسه] lebās پوشاک؛ تنپوش؛ جامه.
-
لباس
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (اِ.) پوشاک ، رخت ، جامه . ؛~ بعد از عید کنایه از: چیز خوبی که چون دیرتر از وقت مناسب به دست آید دیگر به درد نخورد.
-
لباس
لغتنامه دهخدا
لباس . [ ل َب ْ با ] (ع ص ) مرد نیک نهان دارنده مکر و عیب را. || آمیزنده . || مرد بسیارلباس . (منتهی الارب ).
-
لباس
لغتنامه دهخدا
لباس . [ ل ِ ] (ع اِ) هرچه درپوشند. پوشیدنی . پوشاک . پوشش . بالاپوش . جامه . کِسوَت . (منتهی الارب ). کَسوَة. بزّه . زی ّ. قِشر. قبول . مِلبَس . لبس . لبوس . مَلبِس . ملبوس . گندگال . جفاجف . شور. شورة. شوار. شیار. شارة. مشرة. طحریة. طحرة. جامه ٔ ست...
-
لباس
دیکشنری عربی به فارسی
لباس پوشيدن , جامه بتن کردن , مزين کردن , لباس , درست کردن موي سر , پانسمان کردن , پيراستن
-
لِبَاسُ
فرهنگ واژگان قرآن
لباس - پوشاك
-
لباس
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , بدلة , ثوب , شيء , صدرية , ضمادة , لباس , ملابس
-
لباس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: lebâs طاری: raxt / lebâs طامه ای: lebâs طرقی: raxt / löbâs کشه ای: raxt / lebâs نطنزی: raxt