کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایى لایى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wadded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wadded، کپه کردن، لایی گذاشتن، فشردن
-
stuffings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاشنی، قیمه، لایی، گیپا، بوغلمه
-
آکنه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگین، حشو، زائده ۲. آستر، لایی
-
three-decker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سه طبقه، هر چيز سه طبقه اي يا سه لايي
-
heeltaps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
heeltaps، ته پیاله، لایی پاشنه، نعلبکی، لایه پاشنه کفش
-
heeltap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
heeltap، ته پیاله، لایی پاشنه، نعلبکی، لایه پاشنه کفش
-
یک تهی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] yektahi ۱. یکلا؛ یکلایی.۲. ویژگی جامۀ یکلا و نازک.
-
لی لی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پوشال یا پیزر که به عنوان لایی به کار می رود. ؛ ~به لالای کسی گذاردن از کسی تعریف و تمجید کردن ، کسی را بی خود لوس کردن ، ناز او را کشیدن .
-
pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
pads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
لک درائی
لغتنامه دهخدا
لک درائی . [ ل َ دَ ] (حامص مرکب ) لک درایی . ژاژخایی . هرزه درایی . یاوه سرایی . هرزه لایی . خام درایی . بیهوده گویی .
-
چنغوت
لغتنامه دهخدا
چنغوت . [ چ َ ] (اِ) پشم و پنبه باشد که در نهالی و لحاف و بالش و امثال آن کنند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). لایی . پرکنه . حشو. (ناظم الاطباء). چپخوت .
-
padded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاشیده شده، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
هرزه درایی
لغتنامه دهخدا
هرزه درایی . [ هََ زَ / زِ دَ ] (حامص مرکب ) هرزه لایی . ژاژخایی . هرزه خایی . یاوه گویی . یاوه سرایی . (یادداشت به خط مؤلف ). پرحرفی و یاوه گویی . (ناظم الاطباء).
-
چسک
لغتنامه دهخدا
چسک . [ چ ُ س َ ] (اِ) چستک . قسمی کفش . کفش راحتی . کفش سبک برای خانه .کفش دم پایی . قسمی کفش سبک که کفی یک لایی دارد و مخصوص پوشیدن در خانه یا اطاق است . رجوع به چستک شود.