کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bed
لایه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کوچکترین واحد در سنگهای رسوبی چینهای
-
جستوجو در متن
-
delamination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه لایه شدگی
-
interlayer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
interlayer، لایه بین دو لایه
-
layered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه بندی شده، دارای لایه یا طبقه
-
توبهتو
لهجه و گویش بختیاری
tu-be-tu لایه لایه، ورق ورق.
-
تَوَق تَوَق
لهجه و گویش بختیاری
tavaq tavaq ورقه ورقه، لایه لایه.
-
law of cross-cutting relationship
اصل بربستگی میانبرشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اصلی در لایهنگاری که براساس آن اگر پدیداری لایهای را بریده و از آن رد شده باشد، آن پدیدار از این لایه جدیدتر است
-
substrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه، زیر لایه، سفره، شکل فرعی
-
lamination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورقه ورقه شدن، لایه لایه سازی، تورق
-
underlay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، لایه زیرین، در زیر چیزی لایه قرار دادن
-
underlays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، لایه زیرین، در زیر چیزی لایه قرار دادن
-
کعک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: کاک] [قدیمی] ka'[a]k نوعی شیرینی خشک، نازک، و لایهلایه.
-
formation level, final grade, grade level
تراز احداث
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] سطحی بر روی بستر و لایۀ تحکیم که لایههای مختلف راه بر روی آن ساخته میشود
-
lamella
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاملا، برگ، لایه، صفحه، عضو شبیه لایه