کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لاچی
/lāči/
معنی
= هل
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] lāči = هل
-
لاچی
لغتنامه دهخدا
لاچی . (اِ) قاقله باشد و آن را هال و هیل نیز گویند و داخل ادویه ٔ حارّه در طعام کنند. (برهان ). اسم هندی هیل است . (فهرست مخزن الادویه ). آلاچی .
-
جستوجو در متن
-
الیکا
فرهنگ نامها
(تلفظ: elikā) (سنسکریت) هیل [= هِل ، دانهی معطر گیاهی از تیرهی زنجبیلیها]؛ (در عربی) قاقلهی صغار ؛ (در هندی) لاچی .
-
الاچی
لغتنامه دهخدا
الاچی .[ اِ ] (اِ) هیل را گویند و به عربی قاقله ٔ صغار خوانند و به زبان هندی نیز هیل را لاچی گویند. (برهان ).سانسکریت الیکا . (حاشیه ٔبرهان چ معین از اشتینگاس ). و رجوع به الایچی شود.
-
هل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] ‹هیل› (زیستشناسی) hel ۱. درختی کوتاه با گلهای ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر میرسد و از سهسالگی به بار مینشیند.۲. میوۀ این درخت که کوچک، صنوبری، و به اندازۀ بند انگشت است با پوست تیرهرنگ و دانههای...