کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاوین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاوین
فرهنگ نامها
(تلفظ: lāvin) نام یکی از مناطق مرزی غرب ایران .
-
لاوین
لغتنامه دهخدا
لاوین . (اِخ ) نام ناحیتی سرحدی به مغرب ایران . (جغرافیای غرب ایران ص 135-136).
-
لاوین
واژهنامه آزاد
نوازشگر-آواز خواندن همراه با نوازش
-
جستوجو در متن
-
ریک آباد
لغتنامه دهخدا
ریک آباد. (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. 258 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ لاوین و محصول عمده ٔ آنجا غلات و توتون و حبوب و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شین آباد
لغتنامه دهخدا
شین آباد. (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 300 تن . آب از رودخانه ٔ لاوین . راه آن ارابه رو. صنایع دستی جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
دریکه
لغتنامه دهخدا
دریکه . [ دِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 52 هزار و پانصدگزی باختر مهاباد و 2 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خانه به نقده با 276 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ لاوین و راه آن ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
-
بابین
لغتنامه دهخدا
بابین . (اِخ ) نام عشیره ای از اکراد شهرزور: پس از آنکه بغداد بدست هلاکو افتاد اکراد شهرزور راه فرار پیش گرفتند، جماعتی بمصر رفتند و از آن میان عشیره ٔ لاوین و بابین به الجزایر (شمال آفریقا) افتادند. (تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 197 از دا...
-
گلشین
لغتنامه دهخدا
گلشین . [ گ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 57هزارگزی باختر مهاباد و 2هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خانه به نقده . هوای آن معتدل و دارای 143 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ لاوین و محصول آن غلات ، توتون و حبوبات ا...
-
گرده سور
لغتنامه دهخدا
گرده سور. [ گ ِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 63هزارگزی باختر مهاباد و 9هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خانه به نقده . هوای آن سرد ودارای 156 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ لاوین تأمین میشود. محصول آن غلات ، ت...
-
گرد و کوران
لغتنامه دهخدا
گرد و کوران . [ گ ِ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 50هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 9هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خانه به نقده . هوای آن معتدل و دارای 890 تن جمعیت است . آب آنجا از رودخانه ٔ لاوین تأمین میشود. محصول آن...
-
گردکولان
لغتنامه دهخدا
گردکولان . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 65هزارگزی باختر مهاباد و 11هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خانه به نقده . هوای آن سرد و دارای 29 تن جمعیت است . آب آنجا از رودخانه ٔ لاوین تأمین میشود. محصول آنجا غلات ،...
-
واتمان آباد
لغتنامه دهخدا
واتمان آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 52000 گزی جنوب باختری مهاباد و 5000 گزی خاور شوسه خانه به نقده . در جلگه واقع شده ، معتدل و سالم و سکنه ٔ آن 52 تن است . سنی اند و به زبان کردی سخن میگویند آب آن از رودخانه...
-
هبلس
لغتنامه دهخدا
هبلس . [ هََ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 53 هزارگزی خاور شوسه ٔ خانه به نقده . ناحیه ای است جلگه ای ، معتدل و دارای 15 تن سکنه ٔ کرد میباشد. آب آن از روخانه لاوین و محصولاتش غلات است . اهالی به زراعت مشغولن...
-
قلعه موت آباد
لغتنامه دهخدا
قلعه موت آباد. [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 65هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 8هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔخانه به نقده . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل سالم است . سکنه ٔ آن 220 تن است . آب آن از...