کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاهوتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لاهوتی
/lāhuti/
معنی
عالم به علم لاهوت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
الهی، غیبی، ملکوتی ≠ ناسوتی
دیکشنری
gnostic, heavenly, metaphysical
-
جستوجوی دقیق
-
لاهوتی
واژگان مترادف و متضاد
الهی، غیبی، ملکوتی ≠ ناسوتی
-
لاهوتی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب، فارسی] lāhuti عالم به علم لاهوت.
-
لاهوتی
فرهنگ فارسی معین
[ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به لاهوت . مق ناسوت .
-
لاهوتی
لغتنامه دهخدا
لاهوتی . [ تی ی ] (ص نسبی ) منسوب به لاهوت . مقابل ناسوتی . الهی . رجوع به لاهوت شود.
-
واژههای مشابه
-
حکمت لاهوتی
لغتنامه دهخدا
حکمت لاهوتی . [ ح ِ م َ ت ِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حکمت مدرسی .
-
لاهوتی خان
لغتنامه دهخدا
لاهوتی خان . (اِخ ) ابوالقاسم شاعر معاصر. او را دیوانی است .
-
جستوجو در متن
-
غیبی
واژگان مترادف و متضاد
۱. مختفی، مخفی، نامرئی ۲. الهی، خدایی، لاهوتی، ملکوتی
-
ملکوتی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسمانی، روحانی، صمدانی، غیبی، قدسی، لاهوتی ۲. الهی، الوهی، ایزدی، ربانی، یزدانی ≠ ناسوتی
-
sacred, sacramental
قدسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] ازنـظر امـیـل دورکـیــم، ویـژگـی اموری در جامعه که روزمره نیستند و لاهوتی و معنویاند متـ . مقدس
-
صحرای قدسی
لغتنامه دهخدا
صحرای قدسی . [ ص َ ی ِ ق ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عالم لاهوتی . (فرهنگ شعوری ).
-
ناسوتی
لغتنامه دهخدا
ناسوتی . (ص نسبی ) دنیوی . انسانی . (ناظم الاطباء). ارضی . مقابل لاهوتی . رجوع به ناسوت شود.
-
اکدش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] [قدیمی] 'akdaš, 'ekdeš ۱. دورگه؛ انسان یا حیوان که از دو نژاد باشد: ◻︎ نگاری اکدش است این نقش دمساز / پدر هندو و مادر ترک طنّاز (نظامی۲: ۳۴۰).۲. [مجاز] دوچیز که با هم مخلوط و ممزوج شده باشد.۳. [مجاز] محبوب و مطلوب.۴. [مجاز] نفس ا...
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) سمعان السمعانی ، سریانی الاصل مارونی لبنانی . مورخ و دانشمند لاهوتی از مردم حصرون لبنان بود. به سال 1098 هَ . ق . در طرابلس شام به دنیا آمد و در رومیة به تحصیل و زندگی ادامه داد و پس از رسیدن به مدارج علمی و ریاست اسقفان صور به ...