کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لانجین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لانجین
/lānjin/
معنی
کاسۀ بزرگ؛ تغار گلی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لانجین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] lānjin کاسۀ بزرگ؛ تغار گلی.
-
لانجین
فرهنگ فارسی معین
(جِ) (اِ.) تغار، کاسة بزرگ .
-
لانجین
لغتنامه دهخدا
لانجین . (اِ) تغاری با لبه ٔ کوتاه برای خمیر کردن یا جامه شستن . تغار بزرگ آب . تغار سفالین بزرگ . کاسه ٔ بزرگ سفالین یا مسین .- امثال :لانجین پیاله کن که لب یار نازک است .
-
لانجین
لهجه و گویش تهرانی
ظرف سفالین، تشت، لاوک،تغار ،کشک ساب
-
لانجین
لهجه و گویش بختیاری
lânjin تغار بزرگ، ظرف سفالى بزرگ و استوانهاى مخصوص خمیر.
-
واژههای مشابه
-
زیر لانجین کردن
لهجه و گویش تهرانی
قایم کردن
-
کِلاش کِلاشِ لانجین
لهجه و گویش بختیاری
kelâš kelâš-e lânjin ته تغارى، آخرین بچه.
-
جستوجو در متن
-
پیاله
لغتنامه دهخدا
پیاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) قدح آبگینه . (لغت نامه ٔ اسدی ). کاسه ٔ خرد که در آن شراب خورند و آن از شیشه و بلور بوده است . جام . پیغاله . (عنصری ). رجوع به پیغاله شود. قدح شراب . (صحاح الفرس ). گاسی . قدح . (دهار). کاسه که بدان شراب زنند و آن را جام و...