کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لال کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لال کردن
لغتنامه دهخدا
لال کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خاموش ساختن . از سخن گفتن بازداشتن : چو بلبل آمدمت تاچو گل ثنا گویم چو لاله لال بکردی زبان تحسینم .سعدی .
-
لال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخرس
-
واژههای مشابه
-
لال،لالی،للی،لال پتی
لهجه و گویش تهرانی
لال ،لکنت دار
-
ابن لال
لغتنامه دهخدا
ابن لال . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابوبکر احمدبن علی . از مشاهیر فقها و محدثین شافعیه ، از مردم روذراور . او بهمدان هجرت کردو منصب مفتی یافت و هم بدانجا به سال 398 هَ .ق . درگذشت . ولادت وی به سال 308 بوده است . او راست : کتاب السنن . کتاب معجم الصحابه . کت...
-
لال سرخ
لغتنامه دهخدا
لال سرخ . [ س ُ ] (ص مرکب ) سُرخی سُرخ . سخت سُرخ و آتشی . || خشمناک و سرخ شده ٔ از خشم .
-
لال شهباز
لغتنامه دهخدا
لال شهباز. [ ش َ ] (اِخ ) درویشی که صاحب کمال بوده است مگر اکثر قلندران به او اعتقاد تمام دارند و بوقت بنگ نوشی او را یاد کنند. (غیاث ).
-
لال بنک
لغتنامه دهخدا
لال بنک . [ ب ِ ] (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت کاهُر در ایالت لو. دارای راه آهن و 1196 تن سکنه .
-
لال چاه
لغتنامه دهخدا
لال چاه . (اِخ ) موضعی به جنوب شرقی سیستان .
-
لال رگ
لغتنامه دهخدا
لال رگ . [ رَ ] (اِ مرکب ) سرخ رگ جهنده . شریان .
-
اعال لال
لغتنامه دهخدا
اعال لال .[ ] (اِخ ) صاحب اخبار الدولة السلجوقیه در ذیل عنوان ذکر سیر سلطان اعظم الب ارسلان به روم آرد: سپس سلطان الب ارسلان لشکریان را بسوی سپیدشهر روان کرد و جنگهای سخت روی داد. آنگاه آهنگ شهر دیگری کرد که آن را اغاک لال گویند. (از اخبار الدولة الس...
-
لال پَتی
لهجه و گویش تهرانی
الکن
-
لالِ هَرز
لهجه و گویش بختیاری
lâl-e harz وحشتزده، بسیار ترسیده.
-
لال و پتی
فرهنگ فارسی معین
(لُ پَ)(ص مر.)آن که زبان او گیرد و بعضی حروف رانتواند از مخرج خود ادا کند.
-
فیض آباد لال ها
لغتنامه دهخدا
فیض آباد لال ها.[ ف ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که دارای 246 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).