کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لالهوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لالهوش
مترادف و متضاد
سرخفام، لالهرنگ، لالهفام، لالهگون
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لالهوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: lāle vaš) (لاله + وش (پسوند شباهت)) ، به رنگ لاله ، لاله فام ، لاله گون ؛ (به مجاز) زیبا رو.
-
واژههای مشابه
-
لاله وش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] lālevaš لالهمانند؛ مانند لاله؛ لالهفام.
-
لاله وش
لغتنامه دهخدا
لاله وش . [ ل َ / ل ِ وَ ] (ص مرکب ) لاله سان . لاله مانند. شبه لاله . لاله گون . چون لاله .
-
وش
لغتنامه دهخدا
وش . [ وَ ] (ص ) وشت . (فرهنگ فارسی معین ). خوب و خوش ، چنانکه گویند: وش آمدی ، یعنی خوش آمدی . (برهان ). خوب و خوش و زیبا. (ناظم الاطباء).- وش آمدن ؛ خوش آمدن . (ناظم الاطباء) : باد اگرچه وش آمد و دلکش بر حدث بگذرد نباشد وش . سنایی . || سره و انتخا...
-
وش
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) شملة دستار و علاقة مندیل و مانند آن .
-
وش
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) 1 - خوش ، زیبا. 2 - سره ، بی - غش .
-
وش
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (پس .) 1 - پسوند شباهت : ماه وش ، پریوش . 2 - پسوند رنگ : سیاه وش .
-
وش
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ گیل . ] (اِ.) 1 - پنبة پاک نکرده . 2 - پارچه و بافته ای ابریشمی .
-
وش
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) ‹فش› vaš مثل؛ مانند؛ شبیه (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پریوش، مهوش، شاهوش، رستموش، عیاروش، تلخوش.
-
وش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) vaš ۱. (کشاورزی) غوزۀ پنبه.۲. (کشاورزی) پنبه؛ پنبهدانه که در غوزه قرار دارد.۳. [قدیمی] ریشۀ دستار.۴. [قدیمی] نوعی بافتۀ ابریشمی.
-
وش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹وشت› [قدیمی] vaš ۱. خوش.۲. سره و انتخابکردهشده.
-
وَش
لهجه و گویش تهرانی
پنبه حلاجی نشده
-
لاله
واژگان مترادف و متضاد
۱. آلاله، شقایق ۲. احمر، سرخ
-
لاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: lāle) (در گیاهی) گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایهای بلند قرار دارد ؛ گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد ؛ (به مجاز) شخص فداکاری که در راه آرمان دینی یا ملی به شهادت رسیده است ؛ (به مجاز) گونهی زیبا و گلگون ؛ (در ادب عرف...