کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لافح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لافح
معنی
(فِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - به شمشیر زننده . 2 - سوزنده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
لافح
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - به شمشیر زننده . 2 - سوزنده .
-
لافح
لغتنامه دهخدا
لافح . [ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لفح به معانی به شمشیرزدن و سوختن آتش و گرما و سموم . (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
لوافح
لغتنامه دهخدا
لوافح . [ل َ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لافحة و لافح . (اقرب الموارد). زنندگان به شمشیر و سوزندگان : عقل داند که مسبب همه قادری است که ... و قاهری که مصابیح سما شعله ٔ از لوافح نقمت او. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 437).