کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاغون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاغون
لغتنامه دهخدا
لاغون . (معرب ، اِ) به لغت رومی به معنی لاغوس باشد که خرگوش است . (برهان ). رجوع به لاغوس شود.
-
جستوجو در متن
-
رجل الارنب
لغتنامه دهخدا
رجل الارنب . [ رِ لُل ْ اَ ن َ ] (ع اِ مرکب ) لاغون است . گفته شده آن گیاهی است که دیسقوریدوس آن را به یونانی لاغوین نامیده است . (از مفردات ابن بیطار). لاغورس .(تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). و رجوع به لاغوین شود.
-
لاغثورس غرساوس
لغتنامه دهخدا
لاغثورس غرساوس . [ ] (معرب ، اِ مرکب ) اصل یونانی کلمه لاغوس خرسایوس است . بیونانی و بسریانی (؟) ارنب برّی است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به لاغوس و لاغون و ارنب بری شود.
-
لاغوس
لغتنامه دهخدا
لاغوس . (معرب ، اِ) به زبان رومی در مؤیدالفضلاء خرگوش را گویند و به عربی ارنب و به خطائی توشقان خوانند. گویند پای وی تا با زن باشد آبستن نشود. اگر پنیر مایه ٔ او را با مسکه و عسل حل کنند هر زنی که بخورد دیگر آبستن نشود و اگر بخود برگیرد آبستن گردد. ...
-
خرگوش
لغتنامه دهخدا
خرگوش . [ خ َ ] (اِ مرکب ) جانوریست معروف . گویند ماده ٔ او را مانند زنان حیض آید. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). حیوانی وحشی که گوشهای دراز دارد. (ناظم الاطباء). ابوخداش . ابوخرانق . ابوعروة. ابوبنهان . ارنب . اصمع. حَوْشَب . درماء. در...