کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
لاسیدن
/lāsidan/
معنی
= لاس۱ 〈 لاس زدن
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
عشقبازی، لاسزدن، ملاعبه
دیکشنری
dally, flirt
-
جستوجوی دقیق
-
لاسیدن
واژگان مترادف و متضاد
عشقبازی، لاسزدن، ملاعبه
-
لاسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [عامیانه] lāsidan = لاس۱ 〈 لاس زدن
-
لاسیدن
لغتنامه دهخدا
لاسیدن . [ دَ ] (مص ) لاس زدن . نظربازی کردن . دست بازی کردن . || ملاعبه با منظور.
-
جستوجو در متن
-
کِرت و کِلاس
فرهنگ گنجواژه
لاسیدن و خنده.
-
لاسیدنی
لغتنامه دهخدا
لاسیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) درخور لاسیدن .
-
عشقبازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقورزی، معاشقه، مغازله، ملاعبه، مهرورزی ۲. شهوترانی، لاسیدن
-
لاس زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) لاسیدن ، در آغوش کشیدن و بوسیدن .
-
لاسنده
لغتنامه دهخدا
لاسنده . [ س َ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از لاسیدن .
-
ملاعبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازی، شوخی، سرگرمی ۲. تجمش، عشقبازی، معاشقه، مغازله ۳. لاس، لاسیدن
-
لاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لاج› lās ۱. مادۀ هر حیوان.۲. سگ ماده.۳. (اسم مصدر) نوازش عاشقانه.〈 لاس زدن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. از پی ماده رفتن حیوان نر.۲. دست به گونۀ زن یا دختری کشیدن؛ لاسیدن.
-
کرم کشی
لغتنامه دهخدا
کرم کشی . [ ک ِ ک ُ ] (حامص مرکب ) کشتن کرم . || دست بازی . ملاعبه .ملاعبه با کمی بی شرمی و بی حفاظی . (یادداشت مؤلف ).- کرم کشی کردن ؛ ملاعبه کردن شهوانی در میان جمع. ملاعبه با یکدیگر چنانکه نامزد با نامزد خویش . ملاعبه و مداعبه کردن مردی و زنی در...
-
دست بازی
لغتنامه دهخدا
دست بازی . [ دَ ] (حامص مرکب ) ملاعبة با معشوق کردن . (غیاث ). کنایه از انبساط و ملاعبت . (آنندراج ). بازی کردن و دست بر سر و روی معشوق کشیدن که به عربی ملاعبه است . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). لعب . لاس . لاسیدن . لاس زدن . ملاعبه : جهان را چنین ...