کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاتور مبورگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاتور مبورگ
لغتنامه دهخدا
لاتورمبورگ . [ م ُ ] (اِخ ) ماری ویکتور نیکلا دُ فای . کنت فرانسوی که بعدها مارکی شد. مولدِ لامُت دُگالُر (درُم ) (1768 - 1850 م .). وی از سال 1819 تا 1821 م . شغل وزارت جنگ داشت .
-
واژههای مشابه
-
لاتور دورنی
لغتنامه دهخدا
لاتور دورنی . [ دُ وِ رْن ْی ْ ](اِخ ) تئوفیل کرت دو. نام صاحبمنصب فرانسوی ، مولد کارهکس . مقتول در اُبِرهزن (باویر) (1743-1800 م .).
-
لاتور دورنی
لغتنامه دهخدا
لاتور دورنی . [ دُ وِرْن ْی ْ ] (اِخ ) نام خاندانی مشهور از اُوِرْنی ، اصلاً از قریه ٔ لاتور، که به شاخه هائی چند تقسیم شدند. که کنت های اُورنی و دوک های بوین و آلبر و ویکنتهای تورِن و غیره از آنجا هستند.
-
لاتور د فرانس
لغتنامه دهخدا
لاتور د فرانس . [ دُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت «پیرانه اُریانتال » از ولایت ِ پرپینیان . کنار آگلی . دارای 1066 تن سکنه .
-
لاتور دو پن
لغتنامه دهخدا
لاتور دو پن . [ پ َ ] (اِخ ) نام خاندانی نجیب و باستانی از مردم دُفینه . که از میان آن مردان جنگجو و سیاستمدار و روحانی و عالم علم الاجتماع برخاسته است .