کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیچاجی گری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیچاجی گری
لغتنامه دهخدا
قیچاجی گری . [ ق َ / ق ِ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل قیچاجی . خیاطی . (فرهنگ فارسی معین ) : در خدمت اشرف مورد تربیت گشته روز بروزبه درجه ٔ علیا ترقی میکرد و بحسن خدمات منصب قیچاجی گری یافته . (فرهنگ فارسی معین از عالم آرا ص 1040).
-
واژههای مشابه
-
قیچاجی خانه
لغتنامه دهخدا
قیچاجی خانه . [ ق َ / ق ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خیاطخانه در دستگاه صفویه ، جایی که لباس و جامه شاه و امرای دولت را در آنجا می دوخته اند. خیاطخانه ٔ دولتی . در سازمان اداری حکومت صفوی آمده ، املای اصطلاح ترکی قیچاجی غیرمعمول و ناصحیح بنظر میرسد، زیرا...