کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قیوم
/qayyum/
معنی
۱. پاینده؛ قائمبهذات.
۲. (اسم، صفت) از نامهای باریتعالی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پایا، پاینده، جاوید، لایزال ≠ فانی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیوم
واژگان مترادف و متضاد
پایا، پاینده، جاوید، لایزال ≠ فانی
-
قیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] qayyum ۱. پاینده؛ قائمبهذات.۲. (اسم، صفت) از نامهای باریتعالی.
-
قیوم
فرهنگ فارسی معین
(قَ یُّ) [ ع . ] (ص .) از نام های خداوند به معنای قائم به ذات .
-
قیوم
لغتنامه دهخدا
قیوم . [ ق َی ْ یو ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (منتهی الارب ).
-
قیوم
لغتنامه دهخدا
قیوم . [ ق َی ْ یو ] (ع ص ) بیمانند و بی همتا. (منتهی الارب ). بسیار قائم . (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
قَيُّومُ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار قيام کننده (کلمه قيوم بر وزن فيعول است از ماده قيام است و صفتي است که بر مبالغه دلالت دارد وقيام بر هر چيز به معناي درست کردن و حفظ و تدبير و تربيت و مراقبت و قدرت بر آن است ،چون قيام به معناي ايستادن است ، و عادتا بين ايستادن و مسلط شدن بر کا...
-
واژههای همآوا
-
غیوم
لغتنامه دهخدا
غیوم . [ غ َ ] (ع ص ) ابرناک . پوشیده از ابر. یوم غیوم ؛ روز ابرناک . (از لسان العرب از ذیل اقرب الموارد).
-
غیوم
لغتنامه دهخدا
غیوم . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَیم . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به غَیم شود.
-
غیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غیم] [قدیمی] qoyum = غیم
-
جستوجو در متن
-
قیام
لغتنامه دهخدا
قیام . [ ق َی ْ یا] (ع ص ) قَیّوم . (منتهی الارب ). رجوع به قیوم شود.
-
لایموت
واژگان مترادف و متضاد
زوالناپذیر، فناناپذیر، قیوم ≠ فناپذیر
-
قیومیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قیّومیّة] [قدیمی] qayyumiy[y]at قیوم بودن؛ قائمبهذات بودن.