کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیلوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قیلوله
/qeylule/
معنی
۱. خوابیدن در نیمروز.
۲. (اسم) خواب نیمروز.
۳. (اسم) خواب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خوابپیشین
دیکشنری
catnap, doze, nap
-
جستوجوی دقیق
-
قیلوله
واژگان مترادف و متضاد
خوابپیشین
-
قیلوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قَیلولَة] qeylule ۱. خوابیدن در نیمروز.۲. (اسم) خواب نیمروز.۳. (اسم) خواب.
-
قیلوله
فرهنگ فارسی معین
(قَ لَ یا لِ) [ ع . قیلولة ] (اِ.) خواب نیمروز، خواب پیش از ظهر.
-
قیلوله
واژهنامه آزاد
خواب نیمروز . خواب پیش از ظهر
-
واژههای مشابه
-
قیلولة
لغتنامه دهخدا
قیلولة. [ ق َ ل َ ] (ع مص ) نیمروزان خفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).- خواب قیلوله ؛ خواب نیمروز.خواب قبل از ظهر.- وقت قیلوله ؛ وقت خواب قیلوله یعنی قبل از ظهر.|| در نیمروز شراب خوردن . (منتهی الارب ). رجوع به قَیل شود.
-
خواب قیلوله
لغتنامه دهخدا
خواب قیلوله . [ خوا / خا ب ِ ق َ / ق ِ لو ل َ / ل ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خواب قبل از چاشت . خواب قبل از ظهر. خواب قبل از زوال . رجوع به قیلوله شود.
-
واژههای همآوا
-
غیلوله
لغتنامه دهخدا
غیلوله . [ غ َ لو ل َ /ل ِ ] (از ع ، اِ) خواب در نیمه ٔ روز. قیلولة. رجوع به قیلولة شود : یک روز وقت زوال که مردم به غیلوله مشغول بودند... (قصص الانبیاء چ 1320 ص 92).
-
جستوجو در متن
-
siesta
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایاست، خواب نیمروز، قیلوله
-
siestas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
siestas، خواب نیمروز، قیلوله
-
قَائِلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
در نيمروز خوابيده ها (از ماده قيلوله و به معناي خواب نيمروز است )
-
غیلوله
لغتنامه دهخدا
غیلوله . [ غ َ لو ل َ /ل ِ ] (از ع ، اِ) خواب در نیمه ٔ روز. قیلولة. رجوع به قیلولة شود : یک روز وقت زوال که مردم به غیلوله مشغول بودند... (قصص الانبیاء چ 1320 ص 92).
-
فعلولة
لغتنامه دهخدا
فعلولة. [ف َ لو ل َ ] (ع مص ) از اوزان مصدر عربی است ، مانند: بیتوته ، صیرورة، قیمومة، قیلولة. (یادداشت مؤلف ).