کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیطاقون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیطاقون
لغتنامه دهخدا
قیطاقون . [ ق َ ] (معرب ، اِ) ترمس است که باقلای شامی و باقلای مصری باشد. (برهان ) (آنندراج ). محرف قیامون ، معرب یونانی Kuamos یکی از اقسام نخود که به نخود سوری یا نخود مصری معروف است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
باقلاء
لغتنامه دهخدا
باقلاء. [ ق ِ ] (ع اِ) باقلا. فول . باقلی . جِرجِر. (تاج العروس ) (منتهی الارب ). دانه ایست معروف و به لغت شام آن را فول هم گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). باقله . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 192). واحد آن باقلاة و باقلاءة است . (از اقرب الموارد)، مصغر آن ب...