کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیرگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قیرگون
/qirgun/
معنی
به رنگ قیر؛ سیهفام.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تاریک، تیره، سیاه، سیهفام
دیکشنری
pitch-black, pitch-dark, raven, sooty, tarry
-
جستوجوی دقیق
-
قیرگون
واژگان مترادف و متضاد
تاریک، تیره، سیاه، سیهفام
-
قیرگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب. فارسی] [قدیمی] qirgun به رنگ قیر؛ سیهفام.
-
قیرگون
فرهنگ فارسی معین
[ معر - فا. ] (ص مر.) سیاه فام ، به رنگ قیر.
-
قیرگون
لغتنامه دهخدا
قیرگون . (ص مرکب ) برنگ قیر. سیاه فام . (فرهنگ فارسی معین ) : شب آمد جهان قیرگون شد برنگ همه بازگشتند لشکر، ز جنگ .فردوسی (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
چشمه ٔ قیرگون
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ قیرگون . [ چ َ / چ ِ م َ/ م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شب است که بعربی لیل خوانند. (برهان ). کنایه از شب . (از آنندراج ). شب . (ناظم الاطباء). و رجوع به چشمه قیر شود.
-
جستوجو در متن
-
pitch black
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیلی سیاه، قیرگون
-
pitch-black
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیلی سیاه، قیرگون
-
pitch-dark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین تاریک، قیرگون، خیلی سیاه
-
ظلمانی
واژگان مترادف و متضاد
تار، تاریک، تیره، سیاه، قیرگون، مظلم ≠ روشن
-
pitchier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، سیاه و تاریک، قیرگون، زفت اندود، قیراندود
-
pitchy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، سیاه و تاریک، قیرگون، زفت اندود، قیراندود
-
سیمگون
واژگان مترادف و متضاد
سپید، سپیدگون، سفید، سفیدرنگ، نقرهفام، نقرهگون ≠ قیرگون، سیهفام
-
بسد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: vussat] ‹وسد، بستا› (زیستشناسی) [قدیمی] bo(e)ssad مرجان: ◻︎ سیاهش مژه دیدهها قیرگون / چو بسد لب و رخ همانند خون (فردوسی: ۱/۱۷۳).