کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
adverbial
قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دارای ویژگی قید
-
قیدی
لغتنامه دهخدا
قیدی . [ ق َ ] (اِخ ) شاعر فاضلی بوده ، در زمان شاه طهماسب صفوی میزیسته ، بشوق جایزه بقزوین آمده و قبل از گرفتن انعام ، آن شاه والاتبار بعالم باقی خرامیده مولانا ناچار بمکه مشرف شده و از آنجا به وطن عودت نموده است . این چند بیت از اوست :ز بیم دشمنیم ...
-
قیدی
دیکشنری فارسی به عربی
ظرف
-
واژههای مشابه
-
adverb phrase, AdvP
گروه قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گروهی که هستۀ آن قید است
-
adverbial clause
بند قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که در جمله نقش قید را ایفا میکند
-
بی قیدی
لغتنامه دهخدا
بی قیدی . [ ق َ / ق ِ ] (حامص مرکب ) لاقیدی . لاابالیگری . اطلاق . فراغت . خلاعت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به قید شود.
-
بی قیدی
دیکشنری فارسی به عربی
خط العرض
-
عبارت قیدی
دیکشنری فارسی به عربی
ظرف
-
لا قیدی
دیکشنری فارسی به عربی
لامبالات
-
جستوجو در متن
-
adverb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قید، قیدی، ظرف، معین فعل، عبارت قیدی
-
لاقیدی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی. فارسی] lāqeydi بیقیدی؛ بیبندوباری.
-
adverbial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاضی، قیدی، ظرفی
-
امثالهم
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ هُ) [ ع . ] ( تعبیر قیدی .) مانند آن ها، نظایر آن ها.