کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قِر و قَشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قر انداختن
لغتنامه دهخدا
قر انداختن . [ ق ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) قر انداختن میان قومی ؛ کشتن همه ٔ افراد آن را. (یادداشت مؤلف ).
-
قر زدن
دیکشنری فارسی به عربی
کلبة
-
قر وغَنبیله
فرهنگ گنجواژه
اطوار.
-
قُرّ آویدن
لهجه و گویش بختیاری
qorr âvidan غُر شدن.
-
قِرّ اووردن
لهجه و گویش بختیاری
qerr owverdan گشت زدن، گردش کردن، دور خود چرخیدن.
-
قِرْ چُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
qer-čonnan پاره شدن طناب یا پارچه بر اثر فشار یا ضربه.
-
قِر دادن
لهجه و گویش بختیاری
qer dâdan چرخاندن.
-
قُرْ زدن
لهجه و گویش بختیاری
qor zadan غر زدن.
-
قِر قَجَلى
لهجه و گویش بختیاری
qer-gajali ناآرامى، وُول خوردن.
-
قِر قِروک
لهجه و گویش بختیاری
qer qeruk فِرفِره (اسباببازىاى که کولىها از چوب سازند).
-
قُر قُشُم
لهجه و گویش بختیاری
qorqošom یخبندان شدید.
-
قِر آمدن
لهجه و گویش تهرانی
رقصیدن ،اشکالتراشی
-
قُر زدن
لهجه و گویش تهرانی
بتور زدن
-
قر شدن
لهجه و گویش تهرانی
باد فتق پیدا کردن
-
قر مسگری
لهجه و گویش تهرانی
در جا قر دادن