کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کلاته قلی
لغتنامه دهخدا
کلاته قلی . [ ک َ ت ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
فرج قلی
لغتنامه دهخدا
فرج قلی . [ ف َ رَ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شرفخانه ٔ بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در پانزده هزارگزی باختر شبستر و دوهزارگزی شوسه ٔ صوفیان به سلماس . ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل که دارای 482 تن سکنه است . از چشمه مشروب میشود. محصولاتش غل...
-
غیب قلی
لغتنامه دهخدا
غیب قلی . [ غ َ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان که در 26هزارگزی باختر تویسرکان و 8هزارگزی شمال شوسه ٔ تویسرکان به کرمانشاه واقع است . کوهستانی و سردسیر است . سکنه ٔ آن 300 تن است که به کردی و فارسی سخن میگویند. آب آن از دره ٔ ...
-
تل قلی
لغتنامه دهخدا
تل قلی . [ ت ُ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
حسین قلی
لغتنامه دهخدا
حسین قلی . [ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) ابن علیخان متخلص به عاشقی . رجوع به هندی و هدیة العارفین ج 1 ص 329 شود.
-
درگاه قلی
لغتنامه دهخدا
درگاه قلی . [ دَ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه درسی بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 500 گزی جنوب ماکو و 5500 گزی جنوب باختری راه شوسه ٔ ماکو به قزل داغ . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
رحمان قلی
لغتنامه دهخدا
رحمان قلی . [ رَ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان رویگر بخش نوخندان شهرستان درگز. سکنه ٔ آن 108 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
سبحان قلی
لغتنامه دهخدا
سبحان قلی . [ س ُ ق ُ ] (اِخ ) ششمین از امرای جانی یا هشترخانی (1091 - 1114هَ . ق .) و او پیش از رسیدن به امارت حکومت بلخ داشت . (طبقات سلاطین لین پول ص 242).
-
سعادت قلی
لغتنامه دهخدا
سعادت قلی . [ س َ دَ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه شهرستان قوچان . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شاه قلی
لغتنامه دهخدا
شاه قلی . [ ق ُ ] (اِخ ) (مهتر...) نام قاتل میرزا شاه حسین اصفهانی وزیر شاه اسماعیل صفوی بوده است که در دیوانخانه بسال 926 او را بکشت . (از فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 229).
-
قاپی قلی
لغتنامه دهخدا
قاپی قلی . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در چهل هزارگزی جنوب خوری ده شیخ و شش هزارگزی قلعه ٔ میرآباد واقع، زمین آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . 300 تن سکنه دارد.آب آن از چشمه و نهر سرآب میرآباد و محصولات آن...
-
قلی قشلاقی
لغتنامه دهخدا
قلی قشلاقی . [ ق ُ ق ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 36هزارگزی جنوب گرمی و 17هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به گرمی موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری است . سکنه ٔ آن 15 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل ...
-
قلی آباد
لغتنامه دهخدا
قلی آباد. [ ق ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پهلویدژ بخش بانه ٔ شهرستان سقز، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری بانه و 3هزارگزی باختر عباس آباد، و 6هزارگزی مرز ایران و عراق . سکنه ٔ آن 40 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
قلی آباد
لغتنامه دهخدا
قلی آباد. [ ق ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان ، واقع در 10هزارگزی خاور کبودرآهنگ . سکنه ٔ آن 11 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
قلی آباد
لغتنامه دهخدا
قلی آباد. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔشهرستان نائین ، واقع در 30 هزارگزی باختر نائین . سکنه ٔ آن 7 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).