کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُلُوبُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قُلُوبُ
فرهنگ واژگان قرآن
قلب ها( قلب در قرآن مرکز ادراک انسان شناخته می شود و به تازگی تحقیقات علمی نیز نشان داده است در اطراف بدن هر انسانی یک میدان الکترو مغناطیسی به مرکزیت قلب وجود دارد و ادراکات انسان از قلب سرچشمه گرفته وسپس فلب پیامها را به مغز با همان میدان الکترومغ...
-
واژههای مشابه
-
قلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قَلب] [مجاز] qolub = قلب
-
قلوب
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) جِ قلب ؛ دل ها.
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق َ ] (ع ص ) بسیار برگردنده .(منتهی الارب ). متقلب پرتقلب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). رجوع به قَلّوب و قلیب شود.
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق َل ْ لو / ق ِل ْ ل َ ] (ع اِ) گرگ . || شیر. (اقرب الموارد). رجوع به قِلّیب شود.
-
قلوب
لغتنامه دهخدا
قلوب . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قلب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : تو میروی و خبر نداری اندر عقبت قلوب و ابصار. سعدی .لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل . (قرآن 178/7).- افعال قلوب ؛ نزد نحویا...
-
تألیف قلوب
لغتنامه دهخدا
تألیف قلوب . [ ت َءْ ف ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ایجاد اتحاد میان کسان . ایجاد دوستی و محبت میان مردم .
-
افعال قلوب
لغتنامه دهخدا
افعال قلوب . [ اَ ل ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه از دل سر می زند. اعمال نفسانی مانند: علم ، اراده ، طلب و نظائر آن . || در اصطلاح علم نحو از علوم ادب عرب افعال زیر: ظننت ، حسبت ، زعمت ، علمت ، رأیت ، وجدت و خلت را گویند. این افعال را، افعال...
-
بیجاده ٔ قلوب
لغتنامه دهخدا
بیجاده ٔ قلوب . [ دَ / دِ ی ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایه از سخنان نغز و نظر اولیا و هم عشق خوبان و آنچه دل کشاند بسوی و جانب خود. (انجمن آرا).
-
جذب قلوب
لغتنامه دهخدا
جذب قلوب . [ ج َ ب ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دل های مردم را بسوی خود جلب کردن .
-
هفت فعل قلوب
لغتنامه دهخدا
هفت فعل قلوب . [ هََ ف ِ ل ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حسبت ، ظننت ، خلت ، علمت ، رأیت ، وجدت ، زعمت . (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
غلوب
لغتنامه دهخدا
غلوب . [ غ َ ] (ع ص ) غالب . (لطائف اللغات ). این لغت در فرهنگهای تازی نیامده است و مولانا نیز آن را در بیت زیر استعمال کرده است : اینچنین پیچید مطلوب وطلوب اندرین لعبند مغلوب و غلوب .مولوی (مثنوی ).
-
قلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قَلب] [مجاز] qolub = قلب