کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قَدْ
فرهنگ واژگان قرآن
محققاً - يقيناً - بی تردید (در کتب لغت مصارف ديگري نيز براي "قَدْ "گفته اند که در قرآن کاربرد ندارد)
-
قُدَّ
فرهنگ واژگان قرآن
پاره شد
-
قَدِ
فرهنگ واژگان قرآن
محققاً - يقيناً (در عباراتي نظير " قفََدِ ﭐسْتَمْسَکَ"حر ف دال چون به حرف ساکن رسيده حرکت گرفته است)
-
قد
دیکشنری فارسی به عربی
حجم , طول , قوام
-
قَد
لهجه و گویش بختیاری
qad 1. قد، اندازه، درازا qadd-e to>:اندازه تو> ؛ 2. کمر qad bârik>:کمر باریک> .
-
قَدِ
لهجه و گویش بختیاری
qad-e روىِ، به. qad-e deraxt>:به درخت؛ qad-e levâsât:روى لباسهایت؛ bezan gad-e divâr:به دیوار آویزان کن> .
-
قد
لهجه و گویش تهرانی
کنار:گذاشت قد دیفال ،گذاشت قد گوشش.
-
قُدّ
لهجه و گویش تهرانی
لجباز و یک دنده،کله شق و خود رأی
-
قد و نیم قد
لغتنامه دهخدا
قد و نیم قد. [ ق َ دُ ق َ ] (ص مرکب ) کوچک و بزرگ . کوتاه و بلند: بچه های قد و نیم قد.
-
قُد و قُد
فرهنگ گنجواژه
صدای مرغ.
-
قد و نیم قد
فرهنگ گنجواژه
کوچک و بزرگ.
-
کله قد
لغتنامه دهخدا
کله قد. [ ک ُ ل َ / ل ِ ق َدد ] (ص مرکب ) قدکوتاه (آدمی ). کوتاه بالا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کوتاه قد
لغتنامه دهخدا
کوتاه قد. [ ق َ د د ] (ص مرکب ) پست قامت و آنکه قد و بالای وی کوتاه بود و بلند نباشد. (ناظم الاطباء). کسی که قدش کوتاه است . کوتاه بالا. قصیرالقامه . (فرهنگ فارسی معین ). پست قد. پست بالا. کوتوله . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): عَکیظ؛ کوتاه قد. (از من...
-
کوته قد
لغتنامه دهخدا
کوته قد. [ ت َه ْ ق َدد / ق َ ] (ص مرکب ) کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوتاه قد شود.
-
کشیده قد
لغتنامه دهخدا
کشیده قد.[ ک َ / ک ِ دَ / دِ ق دد ] (ص مرکب ) بلندبالا. درازاندام . بلنداندام . بلندقامت . کشیده قامت . کشیده اندام . (یادداشت مؤلف ). قامت رسا. آخته بالا : از این کشیده قدی ، گشاده خدی ، لاغرمیانی . (سندبادنامه ص 237).