کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُبُل و مَنقَل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قبل از
دیکشنری فارسی به عربی
قبل ذلک
-
لا شجاعة قبل الحروب
لغتنامه دهخدا
لا شجاعة قبل الحروب . [ ش َ ع َ ت َ ق َ لَل ْ ح ُ ] (ع جمله ٔاسمیه ) (حدیث ) پیش از جنگ شجاعتی نبود : گفت پیغمبر سپهدار قلوب لاشجاعة یا فتی قبل الحروب .مولوی .
-
مشروب قبل از خواب
دیکشنری فارسی به عربی
طاقية النوم
-
قبل از ولا دتی
دیکشنری فارسی به عربی
قبل الولادة
-
قبل از موقع
دیکشنری فارسی به عربی
غير ناضج
-
ما قبل آخر
دیکشنری فارسی به عربی
قَبْلَ الأخيرِ
-
منفجر شدن قبل از موقع
دیکشنری فارسی به عربی
اشتعال خلفي
-
وقوع قبل از موعد مقرر
دیکشنری فارسی به عربی
توقع
-
مربوط به قبل از جنگ
دیکشنری فارسی به عربی
قبل الحرب
-
مربوط به قبل از تولد
دیکشنری فارسی به عربی
قبل الولادة
-
غذا یا اشامیدنی اشتهااور قبل از غذا
دیکشنری فارسی به عربی
مشهي
-
قبل (در حالت صفت همیشه دنبال اسم میاید)() صادر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
مضي
-
نوشابه ء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذا می نوشند
دیکشنری فارسی به عربی
مشهي
-
جستوجو در متن
-
منقل
لغتنامه دهخدا
منقل . [ م ُ ن َق ْ ق َ ] (از ع ،اِ) صورت برساخته ای است از مَنقَل . سنجر کاشی در بیت زیر منقل را به ضرورت چنین آورده است : گه در درون شعله و گه شعله در درون سنجر گهی سمندر و گاهی منقلم .رجوع به مصطلاحات الشعرا ذیل «اصحاب منقل » و نیز رجوع به آنندراج...