کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قَدَّمْتُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قَدَّمْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
از پيش فراهم کردم - از پيش فرستاده بودم
-
واژههای مشابه
-
قدمت
واژگان مترادف و متضاد
پیشینگی، دیرینگی، سابقه، قدم، کهنگی
-
قدمت
فرهنگ واژههای سره
پیشینه، دیرینگی، دیرینه، کهنگ
-
قدمت
فرهنگ فارسی معین
(قِ مَ) [ ع . قدمة ] (اِمص .) کهنگی ، دیرینگی .
-
قدمت
لغتنامه دهخدا
قدمت . [ ق ِ م َ ] (ع اِمص ) کهنگی و دیرینگی . (ناظم الاطباء).
-
قدمت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قدمة] qedmat ۱. پیشی؛ دیرینگی.۲. سابقه در امری.۳. (فلسفه) قِدَم.
-
قَدَّمَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
از پيش فراهم کرد - از پيش فرستاد
-
قدمت
دیکشنری فارسی به عربی
عصر قديم
-
با قدمت
فرهنگ واژههای سره
دیرین، دیرینه
-
غیر مصطلح (بواسطه قدمت)
دیکشنری فارسی به عربی
قديم
-
واژههای همآوا
-
قدمت
واژگان مترادف و متضاد
پیشینگی، دیرینگی، سابقه، قدم، کهنگی
-
قدمت
فرهنگ واژههای سره
پیشینه، دیرینگی، دیرینه، کهنگ
-
قدمت
فرهنگ فارسی معین
(قِ مَ) [ ع . قدمة ] (اِمص .) کهنگی ، دیرینگی .