کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قَبْلِهِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قبله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قبلَة] qeble ۱. جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز میخوانند.۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو میکنند.۳. کعبه؛ خانۀ کعبه.
-
قبله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قبلَة] [قدیمی] qoble بوسه؛ ماچ.
-
قِبْلَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
قبله - نوعي مقابل هم قرار گرفتن - چيزي که آدمي رو به آن ميکند (حالتي است که باعث ميشود دو چيز مقابل هم قرار گيردو عبارت "و اجعلوا بيوتکم قبلة "منظورش اينست که خانههاي خود را متقابل بسازيد بگونهاي که بعضي رو بروي بعضي ديگر و در جهتي واحد قرار بگيرند ....
-
قبله ساختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) پیش رو قرار دادن .
-
قبله کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .)پیشِ رو داشتن .
-
قبله گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - مکان قبله ، جای قبله . 2 - هر جا که وقت پرستش خدا بدان روی آورند. 3 - عنوانی است احترام آمیز در خطاب به پدر و بزرگان .
-
دره قبله
لغتنامه دهخدا
دره قبله . [ دَرْ رَ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج . واقع در 59هزارگزی شمال باختری دیواندره و 12هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ دیواندره به سقز با 200تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
-
صاحب قبله
لغتنامه دهخدا
صاحب قبله . [ ح ِ ب ِ ق ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) رجوع به مسلم بن احمد... (ابوعبیده ) شود.
-
صاحب قبله
لغتنامه دهخدا
صاحب قبله . [ ح ِ ب ِ ق ِ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) لقبی است که مسلمانان هند به بزرگان مذهب خود دهند.
-
قبله ٔ جمشید
لغتنامه دهخدا
قبله ٔ جمشید. [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ) (برهان ). || شراب لعلی را نیز گویند. (برهان ). و رجوع به قبله ٔ دهقان و قبله ٔ زردشتیان شود. (آنندراج ). || جام جهان نمای را هم گفته اند. (برهان ) (آنندراج...
-
قبله ٔ حاجت
لغتنامه دهخدا
قبله ٔ حاجت . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قبله ٔ حاجات . آنکه حاجتمندان بدو روی آورند و قضای حاجت خود از او خواهند : خسروان قبله ٔ حاجات جهانند ولی سببش بندگی حضرت درویشان است .حافظ.
-
قبله ٔ دهقان
لغتنامه دهخدا
قبله ٔ دهقان . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به مزدیسنا ص 184 شود. (نقل از دکتر معین در حاشیه ٔ برهان ) : یک قافله را روی سوی قبله ٔ تازی یک طائفه را روی سوی قبله ٔ دهقان .امیر معزی (از...
-
قبله ٔ زردشتیان
لغتنامه دهخدا
قبله ٔ زردشتیان . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ زَ دُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ). بمعنی قبله ٔ دهقان است که کنایه از آتش باشد. (برهان ). رجوع به مزدیسنا ص 183 و رجوع به قبله ٔ زردشت (از فهرست مزدیسنا)شود. (نقل از حاشیه ٔ برهان دکت...
-
قبله ٔ کونین
لغتنامه دهخدا
قبله ٔ کونین . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ک َ ن َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام (ص ) است . (از ناظم الاطباء).
-
قبله مسجد
لغتنامه دهخدا
قبله مسجد. [ ق ِ ل ِ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز. در 30هزارگزی جنوب بستان آباد و 28000گزی شوسه ٔ بستان آباد به تبریز واقع است . و جلگه ٔ سردسیر است . 536 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ای کوچک و محصول آن غلات و ...