کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قيود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قيود
معنی
ژاکت ويژه خفت کردن ديوانگان
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قيود
دیکشنری عربی به فارسی
ژاکت ويژه خفت کردن ديوانگان
-
واژههای مشابه
-
قیود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قَید] qoyud = قید
-
قیود
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) جِ قید.
-
قیود
لغتنامه دهخدا
قیود. [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة) (شرح قاموس ). رجوع به قید شود.
-
قیود
دیکشنری فارسی به عربی
بنود
-
ازاد از قیود فکری
دیکشنری فارسی به عربی
مطلق
-
جستوجو در متن
-
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
دیکشنری فارسی به عربی
قيود
-
بنود
دیکشنری عربی به فارسی
مقررات , قيود , تدارکات
-
مطلق
دیکشنری عربی به فارسی
مطلق , غير مشروط , مستقل , استبدادي , خودراي , کامل , قطعي , خالص , ازاد از قيود فکري , غير مقيد , مجرد , دايره نامحدود
-
absolute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطلق، دایره نا محدود، کامل، قطعی، خالص، مستقل، استبدادی، غیر مشروط، ازاد از قیود فکری، خود رای
-
شواغل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] šavāqel ۱. [جمع شاغلَة و شاغل] = شاغل۲. آنچه انسان را به خود مشغول میسازد و از توجه به امور معنوی بازدارد؛ قیود و علایق مادی.
-
باطنیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: باطنیَّة] bāteniy[y]e از فرقههای شیعه که پیروان آن توجه به باطن دارند و مقید به قیود شریعت نیستند و به عقیدۀ آنان تقید به احکام شرع کار عوام است که ظاهر امور را میبینند.
-
تجرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tajrid ۱. (تصوف) ترک کردن علایق و اغراض دنیوی و به طاعت و عبادت پرداختن.۲. [قدیمی] تنهایی.۳. [قدیمی] عاری شدن از قیود مادی.