کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قو کِردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قو کِردن
لهجه و گویش بختیاری
qu kerdan رِیع کردن، زیاد شدن حجم غلات پخته.
-
واژههای مشابه
-
Swan Nebula
سحابی قو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← سحابی اُمگا
-
دریاچه ٔ قو
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ قو. [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ] (اِخ ) بالتی که در سال 1877 م . بر مبنای موسیقیی که چایکوفسکی تنظیم کرده بود ایجادشد و گروههای بالت شوروی در نمایش آن تخصص دارند.
-
قو خوردن
لهجه و گویش بختیاری
qu xordan تاب خوردن.
-
قو دادن
لهجه و گویش بختیاری
qu dâdan تاب دادن (کسى که روى تاب نشسته است، کودک در ننو).
-
قو زدن
لهجه و گویش تهرانی
بقبقو ، صدای کبوتر
-
بُز قو ،بُز خو،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
کمین کردن مانند خوابیدن بز