کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوی هیکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گرد صابون قوی
دیکشنری فارسی به عربی
منظف
-
زورمند و قوی پنجه
فرهنگ گنجواژه
پهلوان
-
دستخوش یک فکر یا میل قوی
دیکشنری فارسی به عربی
استحواذي
-
جستوجو در متن
-
تنه(و) توشه ،()دار
لهجه و گویش تهرانی
هیکل،هیکل دار،قوی
-
robustest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوی، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
robust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرتمند، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
robuster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
robuster، تنومند، ستبر، قوی هیکل، خوش بنیه، هیکل دار
-
مث غول بیابونی
لهجه و گویش تهرانی
قوی هیکل وبلندقد
-
قُلتَشَن
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
زنده پیلی
واژهنامه آزاد
فیل قوی هیکل
-
sturdier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوی تر، محکم، تنومند، ستبر، درشت، قوی هیکل، خوش بنیه، شکیبا
-
مث عوج بن عنق
لهجه و گویش تهرانی
قوی هیکل وبلندقد
-
قِلیچ و قولوچ
فرهنگ گنجواژه
قوی هیکل و بی فرهنگ.
-
غول بی شاخ و دم
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
گُووره
لهجه و گویش بختیاری
gowra سگ نر قوى و درشت هیکل.