کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوۀ قهریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
force majeur
قوۀ قهریه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] رویدادی غیرقابلپیشبینی و غیرقابلاجتناب که به عدم انجام تعهد منجر شود
-
واژههای مشابه
-
قوه
واژگان مترادف و متضاد
۱. توانمندی، توانایی، توان، رمق، زور، قابلیت، قدرت، نا، نیرو، یارا ۲. باطری،
-
قوه
فرهنگ واژههای سره
نیرو، توان
-
قوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قوَّة، جمع: قُوّات و قُوی] qovve ۱. (نظامی) [مجاز] = قوا۲. استعداد.۳. (برق) باتری.۴. (ریاضی) توان.〈 قوۀ دراکه: قوۀ دریابنده و درککننده؛ فهم و شعور.〈 قوۀ غاذیه: (طب قدیم) قوهای که غذا را تحلیل ببرد و جزء بدن کند.〈 قوۀ قضا...
-
قوه
فرهنگ فارسی معین
(قُ وِّ) [ ع . قوة ] (ا ِ .) 1 - نیرو، انرژی ، قدرت . 2 - آمادگی ذهنی ، استعداد. 3 - هر کدام از توانایی های ذهنی یا جسمی انسان . 4 - از نظر سیاسی هر یک از سه نهاد حکومتی : قوة مقننه ، قضاییه و مجریه .
-
قوة
لغتنامه دهخدا
قوة. [ ق ُوْ وَ ] (ع مص ) قوت . قوه . توانا گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) (اصطلاح ریاضی ) در اصطلاح ریاضی ، توان : دو به قوه ٔ پنج ، به توان پنج . || مجموع عوامل اداره کننده ٔ یک کشور را به سه قوه تقسیم کنند. (فرهنگ فارسی معین )....
-
قوة
دیکشنری عربی به فارسی
نيرو , زور , تحميل , مجبور کردن , قدرت , توان , برق , قوت , قوه , توانايي , دوام , استحکام
-
قُوَّةِ
فرهنگ واژگان قرآن
نيرو
-
قوه
دیکشنری فارسی به عربی
قوة
-
چراغ قوه
فرهنگ واژههای سره
چراغ دست
-
راغ قوه
فرهنگ واژههای سره
چراغ دست
-
قوه قضائیه
فرهنگ واژههای سره
نیروی دادگستر
-
هم قوه
لغتنامه دهخدا
هم قوه . [ هََ ق ُوْ وَ / وِ ] (ص مرکب ) هم زور. برابر در نیرو. || برابر در استعداد و یادگیری : شاگردان کلاس ، هم قوه نیستند. (یادداشت مؤلف ).
-
چراغ قوه
لغتنامه دهخدا
چراغ قوه . [ چ َ / چ ِ ق ُوْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) چراغی که بوسیله ٔ قوه ٔ برق (باطری ) روشن شود. چراغ دستی کوچکی که بوسیله ٔ باطریهای کوچک روشن شود. چراغ جیبی . چراغ دستی . رجوع به چراغ دستی شود.