کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوغا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوغا
لغتنامه دهخدا
قوغا. [ ق َ/ قُو ] (اِ) غوغا. (آنندراج ). رجوع به غوغا شود.
-
واژههای همآوا
-
غوغا
واژگان مترادف و متضاد
۱. شور ۲. آشوب، ازدحام، المشنگه، جنجال، خروش، دادوبیداد، سروصدا، غریو، غلغله، فغان، ولوله، همهمه، هنگامه، هیاهو ۳. آوازه، بانگ ≠ آرامش، سکوت
-
غوغا
لغتنامه دهخدا
غوغا. [ غ َ / غُو ] (اِ) شور و مشغله . (فرهنگ رشیدی ). شور و مشغله و فریاد و فغان که در وقت حادثه و بلایا از ازدحام و خروج خلق برآید حتی فریاد سگان به یکبار، و پیداست که غو بمعنی فریاد و نعره است ، و «غا» مبدل «گا» بمعنی جایی که غو و فریاد بسیار، و م...
-
غوغا
فرهنگ فارسی معین
(غُ) [ ع . غوغاء ] (اِ.) 1 - مردم بسیار و درهم آمیخته . 2 - در فارسی به معنی جار و جنجال زیاد و فغان .
-
قوقع
لغتنامه دهخدا
قوقع. [ ق َ ق َ ] (ع اِ) گیاهی است . (از اقرب الموارد).
-
غوغا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غَوغاء] qo[w]qā ۱. دادوفریاد؛ خروش.۲. مردم بسیار و درهمآمیخته.۳. (اسم، صفت) [قدیمی] مردم آشوبطلب.〈 غوغا انگیختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غوغا کردن〈 غوغا برآوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غوغا کردن〈 غوغا کردن: (م...
-
غوغا
واژهنامه آزاد
هیاهو