کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوطا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوطا
لغتنامه دهخدا
قوطا. [ ] (اِ) شاه بلوط. (از فهرست مخزن الادویه ).
-
واژههای مشابه
-
دیر قوطا
لغتنامه دهخدا
دیر قوطا. [ دَ رِ ] (اِخ )این دیر در البردان از نواحی بغداد و بر ساحل دجله واقع است بین البردان و بغداد. (از معجم البلدان ).
-
باشت قوطا
لغتنامه دهخدا
باشت قوطا. (اِخ ) ناحیه ای در فارس که مرکز آن باشت است : انبوران و باشت قوطا، این جایهاهمه متصل نوبنجان است ... باشت قوطا ناحیتی است در قهستان سردسیر. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 143). باشت قوطان ناحیتی است که در کوهستان و سردسیر است ، حاصلش غله و اندک ...
-
جستوجو در متن
-
سابورخره
لغتنامه دهخدا
سابورخره . [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) (کوره ٔ...) معرب شاپور خره است . و آن یکی از ولایات پنجگانه ٔ فارس بود که هر یک کوره نامیده میشد و این تقسیم از دوره ٔ ساسانیان معمول گردیده و در دوره ٔ خلفا نیز باقی بوده است . کوره ٔ سابورخره کوچکترین کوره های ایالت ف...
-
باشت
لغتنامه دهخدا
باشت . (اِخ ) نام محل و منزلی در کوهگیلویه ٔ فارس که الوار در آن ساکنند و آنرا باشت باوی گویند و باوی نام آن طایفه میباشد. (انجمن آرای ناصری ). موضعی از کوهگیلویه که الوار باوی منزل دارند و بدین جهت آنرا باشت باوی گویند. (ناظم الاطباء). منزل پنجم [ ر...