کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوش قوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوش قوش
لغتنامه دهخدا
قوش قوش . (ع اِ صوت )زجری است مر کلب را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).کلمه ای است که بدان سگ را رانند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
tercel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسیده، قوش نر، قوش چاردانگ
-
tercels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشیس، قوش نر، قوش چاردانگ
-
eyas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
eyas، قوش اشیانی، قوش دست طولک
-
قَرَه قُش
لهجه و گویش بختیاری
qara qoš قوش خاکسترى (قوىتر از قوش زرد).
-
بِیقُش
لهجه و گویش بختیاری
beyqoš قوش.
-
قُش
لهجه و گویش بختیاری
qoš قوش.
-
شاهباز
واژگان مترادف و متضاد
باز، شاهین، شهباز، طرلان، قوش
-
goshawk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
goshawk، قوش قزل، باز، الاطوفان
-
merlins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
merlins، شاهین، قوش کوچک اروپایی
-
merlin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
merlin، شاهین، قوش کوچک اروپایی
-
قوشچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] [قدیمی] qušči نگهبان قوش؛ میرشکار؛ بازدار.
-
bird of prey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرنده شکار، قوش، مرغ شکاری گوشتخوار
-
نشر
دیکشنری عربی به فارسی
پاشيدگي , انتشار , عقاب , شاهين قره قوش , نشريه