کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوز درآوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوز درآوردن
لغتنامه دهخدا
قوز درآوردن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) کوژپشت شدن . قوزی شدن .
-
واژههای مشابه
-
یکه قوز
لغتنامه دهخدا
یکه قوز. [ ی ِک ْ ک َ قُزْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس ، واقع در 16000گزی شمال خاوری کلاله و 42000گزی شمال خاوری گنبدقابوس ، نزدیک به قرناس ، با 500 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیای...
-
قوز قوزی
لهجه و گویش تهرانی
دولا
-
کش و قوز رفتن
لغتنامه دهخدا
کش و قوز رفتن . [ ک َ / ک ِ ش ُ رَ ت َ ] (مص مرکب ) کش و قوس رفتن . (یادداشت مؤلف ).
-
جرت و قوز
فرهنگ فارسی معین
(جِ تُ) (ص مر.) (عا.) سبک سر و بی ادب که به سر و وضع و لباس خود مغرور باشد.
-
دار قوز اباد
لهجه و گویش تهرانی
روستای دور افتاده
-
کِش و قوز
فرهنگ گنجواژه
بالا و پائین، طول و تفصیل، کش و قوس، کش و قوز آمدن، کش و قوز رفتن
-
جرت و قوز
فرهنگ گنجواژه
دانسته نشد