کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوربیگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوربیگی
لغتنامه دهخدا
قوربیگی . [ ب َ] (ترکی ، حامص مرکب ، اِ مرکب ) مرکب از کلمه ٔ قور بمعنی اسلحه و بیگی . رئیس قورخانه . (ناظم الاطباء). داروغه ٔ سلاح خانه . (آنندراج ) : خواجه معین الدین مشهور به شاه غازی ... در سر کار شاه عالم سلطان محمد معظم بخدمت قوربیگی که اولین پ...
-
جستوجو در متن
-
بیگی
لغتنامه دهخدا
بیگی . [ ب َ / ب ِ ] (حامص مرکب ) مأخوذ از بیک یا بیگ ترکی . بیکی . لقب گونه ای است که در آخر اسم مردان درآید: دریابیگی . طوی بیگی . دیوان بیگی .ایل بیگی . قوربیگی . چوپان بیگی . قلعه بیگی . بیگلربیگی .(یادداشت مؤلف ). و رجوع به بیگ و بیگلربیگی شود...