کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قواعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قواعد
/qavā'ed/
معنی
= قاعده
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آداب
۲. قوانین، مقررات
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قواعد
واژگان مترادف و متضاد
۱. آداب ۲. قوانین، مقررات
-
قواعد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قاعِدَة] qavā'ed = قاعده
-
قواعد
فرهنگ فارسی معین
(قَ عِ) [ ع . ] (اِ.) جِ قاعده .
-
قواعد
لغتنامه دهخدا
قواعد. [ ق َ ع ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاعد، زن بازایستاده از زه و غیره . || نهال خرما که تنه گرفته باشد. رجوع به قاعد شود. || ج ِ قاعدة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : و قواعدملک او مصون و محفوظ. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 82).نبایدت که پریشان شود قواعد م...
-
واژههای مشابه
-
قَوَاعِدَ
فرهنگ واژگان قرآن
پایه ها - اساس ها - زنان سالخورده ای که به دلیل کهولت سن کسی میل به ازدواج با آنان ندارد(جمع قاعده است ، در عبارت "و القواعد من النساء اللاتي لا يرجون نکاحا " به معناي زني است که از نکاح بازنشسته باشد ، يعني ديگر کسي به خاطر پيرياش ميل به او نميکند ...
-
code of ethics, code of practice
قواعد اخلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مقرراتی که انجمنها و سازمانهای گردشگری برای اعضای خود وضع کردهاند و آنها در هنگام انجام وظیفه موظف به رعایت آن مقررات هستند
-
code of conduct
قواعد رفتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رهنمودهای رفتاری زیستمحیطی که دستاندرکاران گردشگری و گردشگران باید از آنها پیروی کنند
-
قواعد الاملاء
دیکشنری عربی به فارسی
درست نويسي , املا , املا صحيح
-
analytic rules
قواعد روانکاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سه قاعدۀ اصلی که زیگموند فروید برای درمان در روانکاوی برشمرد: تداعی آزاد، خویشتنداری، مقابله با کنشنمایی احساسات و رخدادها
-
يضْبَطُ قواعِدَ الإجراءاتِ
دیکشنری عربی به فارسی
دستور العمل اجراي را تنظيم مي کند , آيين نامه انضباطي (اجرايي) را تنظيم مي کند
-
مطابق قواعد دستور
دیکشنری فارسی به عربی
نحوي
-
اصطلا حات و قواعد فنی
دیکشنری فارسی به عربی
تقني
-
واژههای همآوا
-
قَوَاعِدَ
فرهنگ واژگان قرآن
پایه ها - اساس ها - زنان سالخورده ای که به دلیل کهولت سن کسی میل به ازدواج با آنان ندارد(جمع قاعده است ، در عبارت "و القواعد من النساء اللاتي لا يرجون نکاحا " به معناي زني است که از نکاح بازنشسته باشد ، يعني ديگر کسي به خاطر پيرياش ميل به او نميکند ...